مسئوليتها، محدويتها و اختيارات رهبري
يکي از علل قضاوت هاي نادرست مردم نسبت به نظام اسلامي و مسئولان آن، عدم آگاهي نسبت به وظايف و اختيارات مسئولان و روساي قوا و ساير دستگاههاست، به گونهاي که نظام اسلامي را يکپارچه انگاشته و هرگونه ناکارآمدي، کج کارکردي در هر يک از نهادهاي حاکميتي و دستگاههاي اجرايي را به حساب کليت نظام گذاشته و قادر به تشخيص ارتباط ميان مشکلات و قصورات با دستگاههاي مسئول نميباشند، لذا علت را متوجه عاليترين مقام کشور مينمايند.از همين رو، بعد از اغتشاشات و اعتراضات دي ماه 1396 که در برخي از ناکارآمدي هاي سيستمي ريشه داشت، رهبر معظم انقلاب نسبت به وظايف و اختيارات رهبري روشنگري کرده و در تبيين نقش رهبري در امور اجرايي کشور و برنامه دولت فرمودند
«بنده اين را به همه عرض بکنم: من مردمسالاري ديني را صادقانه قبول کردهام، ما واقعاً قبول داريم مردمسالاري ديني را؛ هر کسي را که اين مردم انتخاب بکنند، ما او را رئيس ميدانيم، او را مسئول ميدانيم، کمک به او را لازم ميدانيم و وظيفهي خودمان ميدانيم؛ با همهي دولتها اينجور بوده، با اين دولت هم همينجور است. بنده به همهي دولتها کمک کردهام. البتّه من در کارهاي جزئي اينها دخالت نميکنم، در وظايف ويژهي اينها دخالتي نميکنم امّا کمکشان ميکنم. همهي دولتها را بنده کمک کردهام، به اين دولت محترم هم همينطور، کمک ميکنم.»مفهوم اين سخن آن است که وقتي نظام اسلامي انتخاب مردم را محترم شمرده و الزامات آن را ميپذيرد، رایدهندگان نيز بايد الزامات راي خود را پذيرفته و به پيامدهاي آن وفادار بمانند. اگرچه از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامي نظام اسلامي يک مجموعه به هم پيوسته ويکپارچه است، اما هر شخص و تيمي که در قوه مجريه به قدرت ميرسد ويژگيها، برنامهها و رويکردهاي خاص خود را دنبال ميکند. همانگونه که نظام مردمسالار ديني پذيرفته است اين شخص و تيم او را به خاطر انتخاب مردم تاييد و مورد حمايت قرار دهد، مردم نيز بايد ضمن پذيرش تبعات انتخاب خود، به کمک دولت بيايند تا بتواند کشور را به بهتر اداره نمايد.بخش ديگري از علل اين قضاوتها به عدم آگاهي کافي از نحوه مديريت و اداره دستگاهها و نهادهاي حاکميتي مربوط ميشود. چه بسا بسياري از مردم همه مشکلات دستگاههايي که انتصاب رياست آن بر عهده رهبري معظم انقلاب مي باشد را متوجه ايشان کنند.آنچه در اين زمينه بسيار تاثير گذار و تحريک کننده به شمار مي رود نقش جنگ نرمي است که با هدف اثبات ناتواني فقه اسلامي، جايگاه و کارآمدي نظام ولايي را مورد هجمه قرار داده و با شيوه ها و ابزارهاي مختلف تلاش ميکند تا افکار عمومي داخل و خارج کشور را نسبت به ظرفيتهاي ولي فقيه و توانايي هاي رهبر معظم انقلاب مغشوش نمايد.از همين رو، مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان به موضوع نقش رهبري در نهادهاي حاکميتي ورود نموده و در خصوص تفاوت مديريت در نيروهاي مسلح با ساير نهادهايي که اختيار رهبري در حد صرف انتصاب رئيس ميباشد توضيحاتي دادند و فرمودند:«آنچه مربوط به نيروهاي مسلّح و مانند اينها است که آنجا بحث مديريت رهبري است؛ يعني آنجا رهبري مديريت ميکند در زمينهي نيروهاي مسلّح؛ صداوسيما اينجوري نيست، قوّهي قضائيه اينجوري نيست. بله، رئيس قوّهي قضائيه را رهبري ميگذارد امّا رهبري قوّهي قضائيه را مديريت نميکند؛ بايد بين اينها تفاوت قائل شد. صداوسيما را رهبري مديريت نميکند.»